من روز را دوست دارم ولی از روزگار میترسم
دین را دوست دارم ولی از کشیش ها میترسم
من
من عشق را دوست دارم ولی از زنان میترسم
من روز را دوست دارم ولی از روزگار میترسم
روزگار ...
تو اگر سخت به من میگیری
با خبر باش
کار سختی نیست
بیهوده نرنج
بیهوده غمین مباش
من
من دلگیر تر از دیروزم
پژمرده ام
اگر میترسم از تو
رگه حیات آدمی ست
که از مرگ می هراسد
غنچه پژمرده این هستی را
امیدی به حیاتی دوباره نیست فقط خواهد ماند
و
نفس
فقط..
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت
کدهای اختصاصی